پرش به محتوا

فاضل شربیانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
علامه فاضل شربیانی

فاضل شربیانی
عنوان(ها)علامه
اطلاعات شخصی
زاده
شیخ محمد شربیانی

۱۲۴۵ ه.ق

درگذشته۱۷ رمضان ۱۳۲۲ ه.ق

محل دفنحرم امام علی، نجف
والدین
  • فضل‌علی شربیانی (پدر)
  • (مادر)
آثار معروفکتاب فی الصلوة

شیخ محمد بن فضلعلی بن عبدالرحمان بن فضلعلی مشهور به فاضل شربیانی از مراجع امامیه بود که مرجعیت را پس از میرزای شیرازی بر عهده داشت. پسوند شربیانی وی را به یک شهر کوچک از توابع شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی به نام شربیان می‌رساند که هم‌اکنون شهر را به نام وی گذاشته‌اند که در محل ورودی شهر مجسمه ای از وی نصب کرده‌اند

ولادت

[ویرایش]

فاضل شربیانی در صبحگاه روز جمعه ۱۸ رمضان ۱۲۴۸ (و همچنین گفته شده‌است در سال ۱۲۴۸ یا ۱۲۴۵ ه‍. ق) در شربیان از توابع شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی متولد شد.[۱][۲][۳][۴]

تحصیلات

[ویرایش]

فاضل شربیانی پس از رشد و تربیت در کنار پدر، به سال ۱۲۶۵ قمری در ۲۰ سالگی[۵] رهسپار حوزه علمیه تبریز گردید[۶][۷] و در مدرسه خواجه علی اصغر سکنا گزید. [۸]مقدمات علوم ادبی[۹] (محل تحصیل دوره مقدمات وی را زادگاهش یاد کرده می‌نویسد: در بلد و محل تولد خود مشغول تحصیل و قرآن را قرائت و تعلم کتابت و نحو و صرف و منطق و معانی و بیان را در ده سالگی خواند.) و کتاب‌های متداول آن روز حوزه علمیه در فقه و اصول را در محضر اساتیدی مانند میرزا مهدی قاری و آقا غفار مجتهد مرندی و میرزا باقرآقا مجتهد گذراند. ایشان پس از هجرت به نجف اشرف در سال ۱۲۷۳ ه‍.ق چندین سال در محضر شیخ انصاری درس خواند و پس از آن به تبریز مراجعت کرد.

عبدالعلی کارنگ می‌نویسد: سید علی آقا مولانا از پدر خود سید محمد مولانا روایت می‌کرد که میرزا مهدی قاری از شاگردان شیخ انصاری بوده است. چون به تبریز بازگشت، مهدی عمو اردبیلچی ، یکی از بازرگانان تبریز، مسجد میرزا مهدی قاری یا مسجد آیت‌الله شهیدی فعلی را در مدت شش ماه بنا کرد تا میرزا مهدی قاری در آن اقامه جماعت کند.ایشان در علم تجوید و قرائت قرآن بسیار ماهر و متبحر بود و در اواخر سده سیزده مرحوم شد و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. فرزندش میرزا حسین فقیهی و نواده اش علی اکبر قاری استاد ادبیات عرب تبریز بود[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]و از میرزا غفار آقا مجتهد مرندی و میرزا باقر مجتهد تبریزی[۹] به خوبی فرا گرفت و در حالی که عمل به احتیاط می‌نمود در سال ۱۲۷۱ قمری به زادگاهش مراجعت کرد [۹][۱۴][۱۵] و به ترویج مذهب جعفری و بنای مسجدی در آن جا همت گماشت و به اقامه ی نماز جماعت پرداخت. [۱۶]فاضل شربیانی و محمدحسن ممقانی از برجسته‌ترین شاگردان سید حسین کوه کمری هستند. فاضل شربیانی بعد از مرگ استادش سید حسین کوه کمره‌ای به کلاس‌های خوانساری رفت و بعد از مرگ خوانساری در بحث و تدریس مستقل شد.وی بعد از مرگ میرزا محمد شیرازی از برجسته‌ترین مجتهدان زمان خود بود.

مرجعیت و زعامت شیعه

[ویرایش]

ایشان یکی از فقهای شیعه بود که پس از وفات ملا محمد فاضل ایروانی در سال ۱۳۰۶ قمری در ایران و بویژه در آذربایجان مرجعیت یافت. پس از درگذشت استادش محمد حسن شیرازی در سال ۱۳۱۲ قمری در خیلی از نواحی ایران و عراق و قفقاز و دیگر کشورهای اسلامی مرجع تقلید مسلمانان گردید. [۱۷][۱۸] معروف است که درباریان از جمله مظفرالدین شاه و دیگر بزرگان از آن مرحوم تقلید می‌کرده‌اند.[۱۹]

محمد امین امامی خویی در خصوص مرجعیت ایشان می‌نویسد: ... ایشان از بزرگان علمای متاخر و از فقهای پرتلاش بود. مرجع گروه زیادی از شیعیان در فتوای و مقتدا آنان بود و همچنین ریاست تدریس در نجف اشرف به او منتهی شده بود. ایشان شخصی فاضل و دارای فهم خوب و حافظه ی قوی بود و ریاست علمی و زعامت دینی و مرجعیت عامه مردم بر او رسید. از بزرگان علمای عصر خود بود. از لحاظ شان و مقام بزرگ‌ترین و بالاترین شان و مقام را داشت و مرجع تقلید گروهی از شیعیان شهرهای آذربایجان و قفقاز و بعضی از شهرهای عراق و... دیگر بود. [۲۰]

ملاعلی واعظ خیابانی می‌نویسد: «حجاج از طریق عراق به حج می‌رفتند و مدینه منوره آن ایام در تحت حکومت آل‌رشید بود. ایشان انواع هتک‌حرمت و اذیت به عمل می‌آوردند، تا فضل‌الله نوری مشرف شدند و در راه به ایشان از انواع ایذاء و اذیت رسید. بعد از مراجعت آنچه دیده بودند به فاضل شریبانی إخبار نمودند. پس حکم صادر شد به تحریم طریق مذکور، و علمای عصر نیز به ایشان تأسی کردند تا آن‌که شر آل‌رشید زایل و از امارت نازل گشتند.»

محمدحسین طباطبایی می‌گویند: «گروهی دسته‌جمعی توطئه کردند و روش عرفان الهی و توحیدی آخوند ملاحسین‌قلی همدانی را به انتقاد گرفته و در یک عریضه‌ای به فاضل شریبانی نوشتند که ملاحسین‌قلی همدانی روش صوفیانه در پیش گرفته است! فاضل شریبانی نامه را مطالعه فرمود و قلم را برداشته، زیر نامه نوشت: کاش خداوند مرا مثل آخوند، صوفی قرار دهد. با این جمله آن عالم بزرگ، کار تمام شد و دسیسه‌های آنان همه بر باد رفت.»

همچنین با دستور مؤکد ایشان، در سالروز به قتل رسیدن فاطمه زهرا دختر پیامبر اسلام مغازه ها تعطیل شد و دسته جات عزادارى به راه افتاد.

شاگردان

[ویرایش]

از شاگردان فاضل شربیانی می‌توان به این‌ها اشاره کرد:

آثار و تالیفات

[ویرایش]

فاضل شربیانی در فقه و اصول چندین کتاب را به رشتهٔ تحریر درآورد از جملهٔ آنها:

ویژگی‌های اخلاقی

[ویرایش]

میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویى شاگرد فاضل شربیانی در خصوص ایشان مى نویسد: «العالم الاورع و الفاضل الالمع صاحب الاخلاق الحسنة و معدن الشیم الجمیلة شیخی و استادی و من علیه فی العلم رکونی و اعتمادی مولانا المدعو بالفاضل المطلق الشیخ محمد الشربیانی ... ».

شیخ محمد حرزالدین درباره استادش می‌نویسد: «او اخلاق اولیای خدا و صفات آنان را داشت. یکی از آن صفات حمیده، عفو بدخواهان و دشمنان و بدرفتاری‌هایی بود که بارها در حق او انجام داده بودند. او نسبت به فقرا و مساکین بسیار مهربان و دلسوز بود، به‌ویژه به سادات و علویان نجف و کربلا. عطایای او نسبت به اعاظم و بزرگان با شیوه خاصی انجام می‌گرفت. تقسیم او نسبت به طلاب در سال چهار مرتبه انجام می‌پذیرفت و هربار هزار لیره عثمانی می‌داد. او با این همه بخشش و امکانات بیت‌المال که در اختیارش بود، بدون خانه و منزل بود و با قرض فراوان از دنیا رفت».

میرزا محمدعلى مدرس تبریزى در خصوص ایشان مى نویسد: «... ایشان از متبحران علماى امامیه و فقهاى اثناعشریه قرن چهاردهم هجرى است. عالم عامل ربانى، فقیه کامل سبحانى، اصولى رجالى، معقولى منقولى. در مکارم اخلاق، طاق و شهره آفاق بود».

مرگ

[ویرایش]

هادی آل کاشف الغطا می‌گوید: فاضل شربیانی در روز جمعه ۱۷ رمضان سال ۱۳۲۲ هـ. ق/ ۱۹۰۴ م (و گفته شده در ۱۳۲۳ هـ. ق) درگذشت. در این سال مرض کولرا در عراق و در شهر نجف منتشر شده بود و به این علت ادارهٔ بهداشت عمومی انتقال جنازه‌ها را به نجف و دفن در صحن علی را منع کرده و شهر نجف و بیرون آن را قرنطینه کرده بودند. اما حاج عطیه ابو گلل یکی از رهبران نجف اصرار کرد تا فاضل شربیانی در صحن به خاک سپرده شود و بدین وسیله وی موفق شد تا فاضل شربیانی را در جوار آرامگاه علی دفن کند.

منابع

[ویرایش]
  1. حرزالدین، شیخ محمد. معارف الرجال. ج. ۲. ص. ۳۷۲.
  2. اصفهانی کاظمی، سید محمد مهدی. احسن الودیعه. ج. ۱. ص. ۱۷۶.
  3. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری. ص. ۳۰۹.
  4. خان بابا مشار. ج. ۵. ص. ۶۶۴.
  5. معارف الرجال. ج. ۲. ص. ۳۷۲.
  6. خیابانی، ملا علی. علمای معاصرین. ج. ۷۷.
  7. مؤلفین کتب چاپی. ج. ۵. ص. ۶۳۳.
  8. کارنگ، عبدالعالی. آثارباستانی آذربایجان. ج. ۱. ص. ۲۱۱.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ علمای معاصرین. ص. ۷۷.
  10. آثار باستانی آذربایجان. ج. ۱. ص. ۳۹۰.
  11. دانشمندان آذربایجان. ص. ۳۶۴.
  12. آثار باستانی آذربایجان. ج. ۱. ص. ۳۹۱.
  13. معارف الرجال. ج. ۲. ص. ۳۷۲.
  14. امامی خویی، صدرالاسلام محمد امین. مرآة الشرق. ج. ۲. ص. ۱۱۹۷.
  15. علیزاده، میرزا عمران. نامداران تاریخ. ج. ۲. ص. ۲۵۹.
  16. معارف الرجال. ج. ۲. ص. ۳۷۳.
  17. علمای معاصرین. ص. ۷۶.
  18. احسن الودیعه. ج. ۱. ص. ۱۶۹.
  19. مرآة الشرق. ج. ۲. ص. ۱۱۹۸.
  20. رآة الشرق. ج. ۲. ص. ۱۱۹۷.
  21. مرآة الشرق. ج. ۱. ص. ۶۵.
  22. نقباءالبشر. ج. ۱. ص. ۴.
  23. مرآة الشرق. ج. ۱. ص. ۱۸۲.
  24. نقباءالبشر. ج. ۱. ص. ۳۴.
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ ۲۵٫۳ ۲۵٫۴ ۲۵٫۵ ۲۵٫۶ ۲۵٫۷ فرهیختگان آذربایجان، خطی.
  26. تراجم الرجال. ج. ۱. ص. ۴۲۳.
  27. علمای معاصرین. ص. ۴۰۲.
  28. مرآة الشرق. ج. ۱. صص. ۳۵۲–۳۵۴.
  29. تاریخ اردبیل و دانشمندان، سید فخرالدین موسوی، ج۲، ص۲۳۰. ج. ۲. ص. ۲۳۰.
  30. مشاهیر خلخال. صص. ۵۱۰–۵۱۱.
  31. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری. ص. ۱۷۹.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ احسن الودیعه. ج. ۱. ص. ۲۲۰.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ بلوغ الامانی. ص. ۳۰۸.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ معجم المؤلفین. ج. ۱۱. ص. ۶.
  35. ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ الاعلام زرکلی. ج. ۷. ص. ۱۹۵.
  36. نقباءالبشر. ج. ۱. صص. ۳–۴.
  37. نصیری، بهروز؛ عاشرزاده، زهرا. فرهنگنام آوران خوی. ص. ۶۹.
  38. ستارگان حرم. ج. ۲۲. صص. ۷۵–۸۹.
  39. ستارگان حرم. ج. ۱۷. صص. ۲۹–۴۲.
  40. علمای معاصرین. صص. ۱۵۳–۱۵۷.
  41. دانشمندان آذربایجان. صص. ۲۹۸–۲۹۹.
  42. فهرستکتاب‌های چاپی عربی. ص. ۳۰۵.
  43. مطارح الانظار. ج. ۱۵۴.
  44. الاعلام زرکلی. ج. ۷. ص. ۱۹۵.
  45. نقباء البشر. ج. ۱. ص. ۴۱۶.
  46. مرآة الشرق. ج. ۲. صص. ۱۴۰۰–۱۴۰۱.
  47. گنجینه ی دانشمندان. ج. ۵. صص. ۷۴–۷۵.
  48. ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ فهرست کتاب‌های چاپی عربی. ص. ص۳۹۱.
  49. ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ مصاحبه با آیت‌الله حاج شیخ عبدالحمید شربیانی، نواده معظم له.
  50. معارف الرجال. ج. ۲. ص. ۳۷۵.
  51. فهرست کتاب‌های چاپی عربی. ص. ص۳۹۱.
  52. علمای معاصرین. ص. ص۴.